دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
1ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
2ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است.
3ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
4ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
شگفتانگیزترین آدمها.
در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوهاند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم، باز میشناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه ی شبانه از توست
من انده خویش را ندانم
این گریه ی بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده ی تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا ؟
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه ، غم نیست
مست از تو ، شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت ؟
کاین مستی شادمانه از توست
پیش تو چه توسنی کند عقل ؟
رام است که تازیانه از توست
من می گذرم خموش و گمنام
آوازه ی جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خاک برگیر
کاینجا سر و آستانه از توست
عزت نفس از مجموعه ای از اعتقادات و احساساتی تشکیل می شود که فرد در مورد خود دارد. می توان از آن به عنوان "درک فردی" نیز نام برد؛ اینکه کودک چه واکنشی در برابر محرک های خارجی از خود نشان می دهد، و در برابر مشکلات چه رفتارهایی از خود بروز می دهد.
الگوهای عزت نفس از همان دوره های پایین سنی در افراد شروع به رشد می کند. به عنوان مثال زمانیکه یک خردسال و یا یک کودک نوپا کار مهمی را انجام می دهد، نوعی حس موفقیت در او ایجاد می شود. کودک باید یاد بگیرد که پس از شکست های متوالی باز هم بتواند بدست آوردن موفقیت را تجربه کند. به عنوان مثال باید حتی زمانیکه کودک یاد می گیرد قاشقش را به درستی در دهان قرار بدهد، او را تشویق کنید و به او نگرش "تو می توانی" را آموزش دهید. بدست آوردن موفقیت باید همراه با اسرار و مداومت انجام پذیرد.
زمانیکه کودک از انجام کاری شکست می خورد، تلاش می کند، مجدداً شکست میخورد و باز هم تلاش می کند و نهایتاً به موفقیت دست پیدا می کند، یک ایده کلی در مورد توانایی های خود بدست می آورد. همچنین نگرش هایی در مورد طریقه رفتار کردن با دیگران را بدست آورد. در این مرحله نقش والدین از اهمیت بالایی برخوردار میشود. پدر و مادر باید به کودک کمک کنند تا عزت نفسی سالم و بدور از هر گونه خطا و اشتباه را در او ایجاد کنند.
عزت نفس همچنین می تواند به موجب حس دوست داشتن و دوست داشته شدن نیز ایجاد شود. زمانیکه کودک به یک موفقیت دست پیدا می کند، خوشحال می شود، اما اگر در این شرایط کسی به او ابراز عشق و محبت نکند، احساس عزت نفس پایینی به او دست خواهد داد.
البته کودکی که والدین به اندازه کافی به او ابراز محبت و عشق می کنند، اما در مورد توانایی های خود مطمئن نیست، باز هم ممکن است پیرامون ایجاد ارتقای عزت نفس خود با مشکلاتی مواجه شود. عزت نفس سالم زمانی ایجاد می شود که میان تمام موارد تعادل برقرار شود.
علائم عزت نفس سالم و ناسالم
میزان اعتماد به نفس کودک در طی دورانهای مختلف زندگی با نوعی نوسان روبرو میشود. تجربیات کودک زیاد می شود و درک او نسبت به مسائل مختلف تغییر پیدا میکند به همین دلیل عزت نفس او به طور متناوب در حال تغییر است. این امر می تواند به والدین کمک کند تا نشانه های عزت نفس سالم و ناسالم را درک کنند.
کودکی که با عزت نفس پایین روبرو است هیچ گونه تمایلی به انجام کارهای جدید ندارد. در این شرایط کودک ممکن است دائماً در مورد توانایی های خود نگرش منفی داشته باشد و چیزهایی از این قبیل بگوید: "من نادان هستم" یا "هیچ وقت یاد نمیگیرم که چگونه باید کارها را به درستی انجام دهد" یا "آخرش چه می شود؟ به هر حال که هیچ کس به من اهمیت نمی دهد."
تاب و توان کودک در برابر مشکلات کم می شود به راحتی تسلیم موانع خارجی میشود و همیشه منتظر کسی است که از راه برسد و بار مسئولیت های او را به دوش بکشد. این قبیل کودکان به شدت نسبت به انتقادهای خارجی از خود واکنش منفی نشان می دهند، و به راحتی از خودشان ناامید می شوند. این افراد معمولاً در برابر موانع خارجی به شدت بدبین هستند.
کودکی که دارای عزت نفس سالمی است، از برقراری ارتباط با دیگران لذت می برد. او از قرار گرفتن در در مکان های عمومی و اجتماعی لذت می برد و در عین حال تنهایی نیز به او آرامش می دهد. زمانیکه نوبت به مواجهه با مشکلات و چالش های خارجی می رسد، می تواند به راحتی راه حل های کاربردی و مفید را پیدا کند. به راحتی متوجه کاستی ها می شود و هیچ موقع خود و یا اطرافیانش را زیر سؤال نمی برد. به عنوان مثال به جای اینکه بگوید: "من نادان هستم" می گوید: "من این مطلب را به درستی متوجه نشده بودم." این قبیل کودکان نقاط ضعف و قوت خودشان را به خوبی می شناسند و آنها را می پذیرند. این امر سبب می شود که نوعی نگرش خوش بینانه در آنها ایجاد شود.
چه کمکی از دست والدین بر می آید؟
پدر و مادرها در ارتقای حس عزت نفس کودکان چه نقشی دارند؟ در این قسمت چند راهکار اساسی برای شما ذکر شده که با اتکا به آنها می توانید عزت نفس کودکان خود را ارتقا بخشید.
اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه های آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته و با مرور زمان این امر گسترده تر و عمیق تر می شود. متاسفانه در بسیاری از خانواده های سنتی چون مهمترین مساله برای والدین حرف شنوی و تسلیم بله بودن فرزندان می باشد ، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیر ضروری و مشکل آفرین ، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در ایشان میشود.
البته بدیهی است چون انسان موجودی قابل تغییر و تکامل پذیر است در بزرگسالی نیز می تواند با کمک از روانشناسان و روان پزشکان این نقیصه خود را شناخته و آن را برطرف سازد و صاحب اعتماد به نفس قوی و پایدار شود. اعتماد به نفس عاملی قابل تغییر یعنی قابل افزایش یا کاهش میباشد که هر عاملی که بتواند به توانائی بیشتر ما کمک کند و ما را به خود باوری برساند ، به خصوص ما را به احساس شایستگی و لیاقت در زمینه های مختلف زندگی برساند به افزایش اعتماد به نفس ما کمک میکند و به عکس هر موضوعی که ما را از نظر جسمی یا فکری ضعیف کرده و حتی موقعیت اقتصادی و اجتماعی ما را تضعیف نماید ، بر کاهش اعتماد به نفس ما می انجامد.
اعتماد به نفس واقعی از شناخت عمیق و همه جانبه ما نسبت به خود ، محیط و دیگران ریشه میگیرد و هر چه این شناخت بیشتر باشد بر روی اعتماد به نفس واقعی ما اثرات مثبت بیشتری می گذارد. برای افزایش اعتماد به نفس روشهای مختلفی وجود دارد که متخصصان اعصاب و روان به موارد ذیل اشاره میکنند:
1. شناخت عمیق از خود ، در جهت پی بردن به توانائیهای عظیم و پنهان خویش یکی از راه های اساسی افزایش اعتماد به نفس میباشد.
2. نقاط ضعف خود را نیز باید شناخته و در جهت رفع آنها اقدامات لازم را به کار بگیریم و در صورتی که این کار عملی نباشد ، با آنها مدارا کنیم یا از طریق دیگر به جبران آن بپردازیم ، مثلاً اگر ناتوانی و محدودیتهای جسمی مادرزادی و ارثی داریم از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم.
3. شناخت دیگران به خصوص آشنایان خود و استفاده از توانائیهای ایشان در جهت مثبت نیز می تواند برای ما کار ساز باشد.
4. محیط خود را نیز بهتر بشناسیم تا از آنها در جهت رشد و پیشرفت خود بهتر بهره بگیریم.
5. استعدادهای خود را شناخته و در جهت رشد و شکوفایی آنها گام برداریم و سرانجام در جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنیم.
6. از معجره امیدواری واقعی بهره بگیریم و هرگز تسلیم ناامیدی نشویم که ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است ، از طرف دیگر بر کاهش اعتماد به نفس ما می انجامد.
7. نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشیم و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائیم.
8. از مقایسه کردن خود با دیگران جدا بپرهیزیم و تنها خود را با گذشته های خود مقایسه کنیم و اگر عقب افتادگی یا ایستایی در ما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداریم و همیشه میل به پیشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهیم.
9. به خود و توانایی های خود متکی باشیم و از وابستگی های غیر ضروری به دیگران پرهیز نماییم.
10. از تلقین شکست و ناتوانی به خود پرهیز کرده و حتی تحت تاثیر تلقینات منفی دیگران در این موارد قرار نگیریم.
روزگاری فکر میکردم عشق ناب
قصّه و افسانهای باشد درون هر کتاب
عشق لیلی، عشق مجنون قصّه است
بیستون کندن برای سکّه است
عشق افسانه است میان آدمی
نام آن اسطوره است در عالمی
قصّهها خواندم نبودش باورم
زین معمّا کس نبودی یاورم
تا که ناگه قلب من صد پاره گشت
از فسون یک نگاه آواره گشت
میتپید اما ز مغز فرمان نبود
در تپشهایش ز عقل در مان نبود
رنگ حرفهایم چو زر خوشرنگ شد
نام او بر عقل من چون بنگ شد
مینوشتم در هوایش نثرها
میسرودم از نگاهش شعرها
آرزوهایم همه بی رنگ شد
یاد او در قلب من پر رنگ شد
آرزویم آرزوی یار ناز
در دلم از عشق او صدها نیاز
هستیم از هستیش نابود گشت
بی خیالی در ضمیرم دود گشت
خون به رگ هایم به یادش می دوید
از خیال عشق او جان می رمید
مست میگشتم، نه از شرب شراب
مستیم بود از نگاهی ناب ناب
در تمنایش دلم بیمار و زار
عقل زین سر در گمی شد بیقرار
به زخم های عود کننده و دردناک مخاط دهان آفت گفته می شود. زخم آفتی در چند نوع بزرگ، کوچک و تبخالی شکل وجود دارند و شایع ترین آنها آفت کوچکی می باشد که به تعداد 5-1 عدد و به قطر کمتر از یک سانتی متر و معمولاً 5-3 میلی متر دیده می شوند.
این زخمها گرد یا بیضی بوده و به رنگ زرد خاکستری با حاشیه قرمز و تا حدی برجسته دیده می شوند. از نظر محل، بیشتر قسمت قدامی حفره دهان مبتلا می شود و محل شایع آن پشت لبها – مخاط گونه، کف دهان، زیر و کناره های زبان می باشد. این زخم ها کمتر به کام، حلق، لثه چسبیده و روی زبان را مبتلا می سازند.
غالب افراد در زیر سن 40 سالگی حداقل یک یا چند بار به آن مبتلا شده، ولی سن شیوع آن، دهه دوم زندگی می باشد و زن ها بیشتر از مردان به آن دچار می شوند. زخم های آفتی اغلب دردناک بوده و با تماس با غذا و نوشیدن مایعات محرک (ترشی و ادویه دار) درد آن تشدید می گردد. بخصوص اگر زبان گرفتار شده باشد که در این صورت علاوه بر غذا خوردن، ممکن است صحبت کردن نیز مشکل شود.
بیمارانی که مرتبا ً آفت می زنند احساسی شبیه به سوزن سوزن شدن و یا سوزش قبل از ایجاد زخم(معمولاً 24 ساعت قبل) در محل دارند. زخم سریعاً بوجود آمده و خود بخود بعد از 10-7 روز التیام می یابد و از خود اثری برجا نمی گذارد. بهبودی زخم ها ممکن است همزمان صورت نگیرد. معمولاً بعد از بهبودی تا مدتی (گاهاً 4-3 هفته) زخمی ایجاد نمی گردد ولی در افراد بسیار حساس و مستعد ممکن است زخم های اولی هنوز خوب نشده، زخم های دیگری در دهان(معمولاً در جای دیگر) دیده شوند.
عامل ایجاد کننده آفت کوچک چیست؟
بدلیل شباهت این زخم ها به زخم های تبخالی و همچنین عود آنها سابقاً فکر می کردند که ممکن است ویروسی باشند. با نمونه برداری از این زخم ها و دیدن نوع ال فرم استرپتوکوک، احتمال میکروبی بودن، آن بالا گرفت ولی مشاهده گردید که این میکروبها در مخاط سالم و دیگر زخم های دهان نیز دیده می شوند. امروزه اعتقاد بر این است که آفت جزء بیماریهای سیستم ایمنی است. در بیماریهای سیستم ایمنی شناخت بافتهای آشنا از بیگانه مختل می گردد. درآفت سلولهای دفاعی بدن به قسمتی از مخاط دهان حمله ور شده و باعث زخمی شدن آن ناحیه می شوندکه گذرا بوده و خود بخود بهبود می یابد.
عوامل مستعد کننده آفت کدامند؟
در درجه اول استرس و هیجانات روحی می باشد. دیده شده که در دانش آموزان و دانشجویان به هنگام امتحانات ابتلای آفت بیشتر است و همچنین بسیاری از بیماران نیز از درمانهای دندانپزشکی، ترس و استرس دارند. بعد از ضربه و تروما که قبلاً ذکر گردید، اختلالات هورمونی نیز در بروز آفت نقش دارند. در خانم ها 5-3 روز مانده به قاعدگی، آفت بیشتر دیده می ِود و در زمان حاملگی معمولاً زخم های آفتی مشاهده نمی شوند. آفت در افراد حساس و آلرژیک نیز بیشتر دیده می شود. در افرادی که حاسیت به بعضی از مواد دارند ابتلای آفت بیشتر است.
بعضی از مواد غذایی مثل گردو، فندق، پسته، پنیر و بادنجان میزان شیوع آفت را بالا می برند. کمبود آهن و اسید فولیک و ویتامین B2 نیز از عوامل مستعد کننده می باشد.
درمان آفت چیست؟
آفت خودبخود التیام می یابد و معمولاً نیازی به درمان ندارد. درآفت اگر درمانی لازم شود معمولاً علامتی بوده و به دو منظور زیر خواهد بود:
1 – کاستن از درد و التهاب و استرس
2 – جلوگیری از اضافه شدن عفونت ثانویه به آن توصیه می گردد، افرادی که مرتباً و به تعداد زیاد آفت می زنند و یا آفت آنها بزرگ بوده و التیام در مدتی بسیار طولانی صورت می پذیرد، جهت شناسایی عامل و بیماریهای زمینه ای مستعد کننده تحت معاینات و آزمایشات کامل تری قرار گیرند
آفت عود کننده دهانی چیست؟
به طور کلی زخمهای آفتی را به 4 گروه میتوان تقسیم نمود:
1- زخم آفتی کوچک (minor) که شایع ترین نوع بوده و در حدود 80% از بیماران این نوع بروز میکند. در حقیقت این همان نوع آفت است که حالت عود کننده دارد و بحث ما بیشتر راجع به همین نوع خواهد بود.
2- زخم آفتی بزرگ (major) که کمتر از 10% از بیماران آفتی را تشکیل میدهد و اندازه ضایعات ممکن است به چند سانتیمتر هم برسد.
3- زخم آفتی تبخالی شکل (Herpetiform) که حدود 10% از بیماران را شامل میشود.
4- زخمهای وابسته به سندرمها که از جمله علایم سندرم بهجت یا سندرم رایتر هستند.
زخم آفتی کوچک (minor) شایعترین و شاید دردناکترین بیماری مخاط دهان در انسان است که به صورت زخمهای عود کننده، دردناک و غیر قابل پیشگیری ظاهر میشود. بر اساس مطالعات مختلف شیوع آن از 20 تا 50% جمعیت ذکر شده است که معمولا تظاهرات آن در سنین 10 تا 40 سالگی مشاهده میشود. جالب این که در تحقیقی شیوع این بیماری در شهر اصفهان، 1/21% و بالاترین میزان شیوع آن در سنین 30-25 سالگی گزارش شده است. این زخم در زنان و همچنین در افرادی که از نظر وضعیت اقتصادی- اجتماعی سطح بالاتری دارند به میزان بیشتری بروز میکند، تقریبا اکثر مبتلایان به آفت را افراد غیر سیگاری تشکیل میهند.
زخمهای آفتی بیشتر در مخاط یا پوشش متحرک دهان خصوصا مخاط گونه، مخاط داخلی لب و مخاط زبان مشاهده میشود و در مخاط کام و لثه بروز آن کمتر اتفاق میافتد.
1- زمینه ارثی:
همانند بسیاری از بیماری ها، استعداد ژنتیکی و تاریخچه فامیلی مثبت در بروز این بیماری موثر است. تحقیقات نشان میدهد که فرزندان والدین غیر مبتلا به آفت تا 20% احتمال درگیری با ضایعات آفتی را دارند.
2- استرس:
به نظر میرسد استرس و فشارهای روحی حداقل به عنوان یک عامل زمینه ساز در بروز آفت موثر است. تحقیقات مختلف نشان میدهد که نسبت بروز آفت در افراد دارای مشکلات روحی نسبت به افراد سالم رابطه معنی داری دارد.
3- اختلالات ایمنولوژیکی:
هر چند برخی از محققین این بیماری را به عنوان یک بیماری اتوایمون ذکر کردهاند اما واقعیت این است که هنوز به درستی مشخص نیست تا چه میزان عوامل ایمنی بدن در بروز این زخمها موثر هستند.
4- عوامل هورمونی:
بروز یا تشدید این بیماری در ایام قبل از قاعدگی و توقف یا کاهش آن در هنگام بارداری موجب شده است که عوامل تغییرات هورمونی خصوصا افزایش هورمون استروژن را در بروز ضایعات آفتی موثر بدانند.
5- کمبودهای تغذیهای و نقایص خونی:
کمبود ویتامین B12، اسیدفولیک و آهن در 15- 5 درصد بیماران با آفت گزارش شده است که غالبا با برطرف نمودن کمبود آنها، میتوان از شدت ضایعات کاست.
6- حساسیتهای غذایی:
آلرژی به بعضی از مواد غذایی همچون فندق، گردو، شکلات، عسل، گوجه فرنگی، توت فرنگی، آدامس و بعضی از خمیر دندانها اگر نه بعنوان یک علت اولیه ولی حداقل به عنوان یک عامل مستعد کننده میتوان در بروز ضایعات آفتی موثر باشند.
7- سایر عوامل:
تروما، عوامل میکروبی، اختلالات گوارشی و سایر موارد مشابه نیز از جمله مواردی هستند که به عنوان زمینه ساز برای پیدایش آفت معرفی شده اند.
درمان:
اساسا باید گفت آفت هیچ گاه درمان قطعی ندارد واین شاید به نامشخص بودن علت واقعی بیماری است. البته با افزایش سن از دوره و شدت ضایعات کاسته میشود. به هر حال اغلب وقت پزشک یا دندانپزشک باید صرف اطمینان دادن به بیمار، مبنی بر اینکه یک طبیعت خودبخود محدود شوندهای دارد و درمانهای موجود علامتی و تسکینیاند میشود.
اولین مرحله در درمان و کنترل آفت، بررسی ارتباط علایم با بیماریهای سیستمیک میباشد که علایم چشمی، گوارشی، تناسلی و سابقه آلرژی بررسی میگردد. بعلاوه آزمایش خون جهت C.B.C، بررسی میزان آهن، اسیدفولیک و ویتامین B12 لازم است انجام گیرد. به هر حال تعداد زیادی از مبتلایان به آفت واقعا سالم هستند و هیچ گونه مشکل سیستمیک ندارند. بنابراین درمان شامل کنترل بیماری به صورت موضعی است، تا درد کاهش یافته، فانکشن عضو برقرار شود و شدت عود نیز کاهش یابد.
رایجترین درمانهایی که در این خصوص توصیه میشود شامل موارد زیر هستند:
1- رعایت بهداشت دهان
2- استفاده از مواد محافظ موضعی(Orabase) حاوی استروئیدهای موضعی همچون تریامسینولون یا Flucinolone یا Clobetasol.
3- استفاده از آنتی بیوتیک موضعی همچون کلرهگزیدین، بنزیدآمین یا پرسیکا
4- استفاده از آنتی بیوتیک موضعی همچون کپسولهای 250 میلی گرمی تتراسایکلین در cc5 سرم فیزیو لوژی حل شده و به صورت دهان شویه به کار میرود.
5- رفع کمبودهای ویتامینی و املاح سرمی همچون ویتامین B12 ، آهن و اسید فولیک و پرهیز از غذاهای آلرژی زا.
6- استفاده از داروهای بی حس کننده موضعی همچون لیدوکائین و یا دیفن هیدرامین
7- استفاده از داروهای گیاهی
به هر حال بعنوان کلام آخر باید گفت اگر چه آفت دهانی یک واژه آشنا و البته ناخوشایند است لیکن میتوان با رعایت نکات بهداشتی و غذایی و همچنین پرهیز از هیجانات و فشارهای روانی دورههای این بیماری را کوتاه و شدت آن را کمتر نمود.
انسانم آرزوست |
|
|
شلغم نه تنها از نظر داشتن ویتامین و خواص معدنی اش ارزنده است ، بلکه از نظر سایر ویژگی های غیر غذایی هم سرآمد بوده و در زمره ی سبزی های مهم شمرده می شود .علاوه بر پیاز ، سبزی های لیفی ( گیاهان سبز ) نیز ، عوامل عمده ی پیشگیری از سرطان به شمار می آیند ، زیرا آنها همانند کلم پیچ و سایر گیاهان چلیپایی ( یک گروه از گیاهان )، از موادی برخوردارند که رشد سرطان را در جانوران متوقف می سازند . همچنین شلغم روغنی ( منداب ) که شلغمی بزرگ و زردرنگ است ، دارای مواد ضد سرطانی است .
یکی از این مواد ضد سرطان که در شلغم وجود دارد، « گلوکوسینولیت ها » نام دارند.
سبزی های شلغمی از قبیل کلم برگی و اسفناج ، جزء این گیاهان سبز و پر برگ اند و مشاهده شده ، در بین جمعیتی که این سبزی ها جزء بیشترین مواد غذایی مورد مصرفشان است ، میزان ابتلای آنان به انواع سرطان ها به ویژه سرطان ریه کم بوده است .مطالعات جهانی پیوسته حکایت از این داشته اند که گیاهان سبز ، تند و پربرگ شاید تنها عوامل جلوگیری کننده از بعضی سرطان ها باشند .در ضمن چنین سبزی هایی از کاروتنوئیدها که شامل بتاکاروتن و کلروفیل است ، سرشار هستند . هر دوی این مواد ، خاصیت ضد سرطانی دارند .
نکات مفید
مقداری از شلغم معمولی و شلغم روغنی ( منداب ) را به صورت خام بخورید . چرا که پختن ، سبب از بین رفتن « گلوکوسینولیت » در آنها می شود .
طرز تشخیص شلغم روغنی از شلغم سفید این است که شلغم سفید دارای ریشه سفید بوده و طوقه ی صورتی به دور گره اش دیده می شود . شلغم روغنی از ریشه زرد مایل به صورتی برخودار بوده و بزرگ تر و سفید تر از شلغم سفید است .
شلغم یکی از بقولات بسیار مقوی و مغذی است که به سبب دارا بودن ده درصد مواد قندی و سرشار بودن از املاح مفیدی مانند کلسیم و منیزیم جزء مواد غذایی بسیار با ارزش به حساب می آید . شلغم یکی از پاک کننده ها و سازنده های خون بوده و چنان که گفته شد ،املاح کلسیم و منیزیم موجود در آن موجب جلوگیری از ابتلا به بیماری های خطرناکی مانند سرطان می شود .
هم چنین شوره موجود درآن باعث تصفیه خون و دفاع از بدن در برابر بیماریهای عفونی می شود . پتاسیم موجود در شلغم، چربی را خنثی می کند و ارسنیک آن در در تشکیل گلبول های سفید و قرمز خون دخالت مستقیم دارد. از طرفی فسفر موجود در شلغم موجب تقویت یاخته های عصبی می شود. نه تنها در برگ شلغم مقدار زیادی کلسیم وجود دارد بلکه علاوه بر آن ، این گیاه حاوی مقدار زیادی آهن و مس نیز هست که سبب ازدیاد خون به ویژه هموگلوبین می شود. به هر اندازه رنگ برگ شلغم تیره تر باشد ، ید بیشتری در آن هست. همچنین وجود ویتامین هایA , B , C ، در برگ و ریشه آن به خوبی نشانگر نقش موثر و مهم آن در حفظ تعادل عصبی و به خصوص در تعادل تغذیه ی آن است . دکتر " برتوله " ثابت کرده است که عصاره شلغم دفع سنگ های کلیوی را به علت خاصیت حل کنندگی که بر روی اسید اوریک دارد ، تسهیل می کند .
شلغم اثر مفید و موثری در درمان بیماری های تنفسی دارد. برای این منظور از سوپ یا آش آن استفاده می شود . همین طور می توان عصاره آن را به دست آورد . برای این کار شلغم را با شکر سرخ به وزن مساوی در کمی آب می ریزند و به ملایمت حرارت می دهند . طریقه ی دیگر آن است که وسط شلغم بزرگی را خالی کرده و شکر سرخ درون آن می ریزند و پر می کنند و می پزند . شکل سوم نیز آن است که شلغم را به شکل حلقه های گرد بریده و پیاز را نیز به همین شکل در می آورند . سپس طبقات شلغم و پیاز را در ظرف گردی بر روی حرارت می گذارند و هنگامی که گرم می شود به تدریج شربت آن جدا می شود . این شربت برای درمان سرما خوردگی و گلو درد بسیار نافع است و از آن می توان به عنوان قرقره نیز استفاده کرد که در موارد گلو درد به کار برده می شود .
در موارد دمل، کورک و هر نوع کانون التهابی و تورمی یا چرکی از ضماد پخته شده استفاده شده و بر روی موضع می گذارند .
ترب سیاه هم کلیه خواص شلغم را دارا بوده و حتی در بعضی مواقع غنی تر هم هست . بهتر آن است که ترب سیا ه و شلغم خام را رنده کرده و به شکل خام میل کنند تا از خواص آن به طور کامل بهره گیرند . می توان از این دو همراه سبزی های دیگر نیز به صورت سالاد استفاده کرد .
این سبزی از انواع سبزی های نادری است که دارای ارسنیک و روبیدیم است. این دو عنصر با کمک گوگرد در جلوگیری از مرض جذام نقش مهمی دارند.
فواید دیگر شلغم به قرار زیر است :
1- شلغم برطرف کننده سرفه است.
2- شلغم نرم کننده سینه، معده و روده است.
3- شلغم اشتها را تحریک می کند .
4- شلغم سنگ های مثانه ، کلیه و کبد را خرد، و ادرار را زیاد می کند.
5- شلغم به علت داشتن ویتامین های A , B , C ، بر نور چشم و قدرت بینایی می افزاید.
6- ریشه شلغم اثر نرم کنندگی دارد و در رفع سیاه سرفه و آسم به صورت جوشانده های غلیظ و مخلوط با عسل ، مورد استفاده قرار می گیرد.
7- جوشانده ی غلیظ شلغم به شکلم مرهم ، در تسکین دردهای مفصلی ، نقرس ، آبسه ها ، سرمازدگی و غیره به کار می رود.
8- شلغم دارای یک ماده ضد عفونی قوی است و به همین جهت در درمان سرماخوردگی و بیماری های عفونی تاثیر بسیار زیادی دارد.
9- شلغم حاوی فسفر ، کلسیم ، آهن و ویتامین های B , Cاست و سبب افزایش نیروی جنسی و تقویت عمومی بدن می شود.
10 - شلغم برای رشد و استحکام استخوان بندی بسیار مفید است.
11- اگر ریشه های نازک و باریک روی شلغم ، خشک و ساییده شده و سپس با عسل مخلوط شود ، برای سختی ادرار مفید خواهد بود و بسیاری از امراض مجاری ادرار را درمان می کند.
12- آب شلغم پخته را می توان در انواع گلودردها و به خصوص عوارض سرماخوردگی قرقره کرد.
13- چنانچه شلغم را در ظروف سربسته یا درون خمیر بپزید ، چون آب و اسانس های آن خارج نمی شود ، باعث زیاد شدن اشتها می شود.
14- آب شلغم به سبب داشتن انسولین گیاهی و ویتامین های مفید برای درمان مرض قند و سنگ مثانه مفید است.
15 – شلغم برای جلوگیری از ناراحتی های پوستی به ویژه جوش صورت ( غرور ) بسیار سود بخش است.
16- شلغم به علت داشتن ویتامین Cاز رقیق شدن خون جلوگیری کرده و به علت وجود همین ویتامین ، مانع از خونریزی می شود و خستگی را برطرف می کند.
17- ریشه های نازک شلغم ورم طحال و سوزش ادرار را برطرف می کند، بدین منظور باید ریشه های باریک شلغم را تمیز شسته و پس از خشک کردن بسایید و همراه با کمی عسل میل کنید.
18- ترشی شلغم، مقوی احشاء ، اشتها آور و بی نفخ است.
19- شلغم به سبب داشتن ویتامینA برای تسکین خارش و دردهای مفصلی ، سرما خوردگی ، نقرس و معالجه ترَک به صورت استعمال خارجی مفید است . برای این منظور باید شلغم را در مقدار کمی آب پخته و به صورت مرهم درمحل مورد نظرقرار دهید.
20- در بیماری نقرس و درد مفاصل ، یک عدد شلغم را پخته و آن را ریز ریز کنید و به شکل فرنی درآورید، سپس مانند مرهمی روی مفاصلی که درد می کند ، بگذارید.
21- تخم شلغم از نظر تمام خواص و اعمال ، از شلغم مفیدترو قوی تر است. شیوه و مقدار مصرف آن نیز به این گونه است که در هر دقیقه حدود 25/6 گرم آن را همراه با عسل یا شربت، برای معالجه امراض یاد شده می خورند.
22- مصرف شلغم در درمان کم خونی ، تجویز شده است ، زیرا در افزایش گلبول های قرمز خون ، بسیار موثر است.
23- برای معالجه سرما خوردگی ، ورم لوزه ها و آنژین شدید و گلو درد می توان از شربت شلغم استفاده کرد.
24- شربت شلغم برای معالجه سیاه سرفه ی بچه ها مفید است و مصرف این شربت هیچ ضرری برای بچه ها ندارد.
شربت شلغم
روش تهیه ی شربت شلغم به این ترتیب است که : ابتدا وسط یک شلغم را خالی می کنند و در آن کمی شکر می ریزند . پس از مدتی آب در آن جمع می شود . آب را با قاشق برداشته و مصرف می کنند.
هشدار : کسانی که از نظر هضم غذا یا معده دچار اشکال هستند و یا روده های ظریفی دارند ، باید از مصرف شلغم خودداری کنند .
شلغم خوب سه علامت دارد :
1- شلغم باید پر باشد . بنابراین اگر وسط آن شل باشد و با فشار انگشت فرو برود، پلاسیده و مانده است و چنانچه پخته ومصرف شود، تولید نفخ می کند .
2- پوست خارجی شلغم باید براق و شفاف باشد .
3- شلغم باید سنگین باشد و وقتی وسط آن را بریدید ، درونش روشن و شفاف باشد .
بر اساس تحقیقات و بررسی های دانشمندان، هر صد گرم شلغم دارای 35 کیلو کالری انرژی ، 1 گرم پروتئین ، 7 گرم قند ، 2/0 گرم چربی ، 1/1 گرم فیبر ، 45 میلی گرم گوگرد، 280 میلی گرم پتاسیم ، 60 میلی گرم کلسیم ، 36 میلی گرم ویتامینC است، همچنین صد گرم برگ شلغم دارای 36 کیلو کالری انرژی، 3 گرم پروتئین ، 4/0 گرم چربی ، 5/5 گرم قند ، 2/1 گرم فیبر، 55 میلی گرم گوگرد ، 375 میلی گرم پتاسیم ، 260 میلی گرم کلسیم ، 60 میلی گرم فسفر، 9 میلی گرم سدیم ، 4/2 میلی گرم آهن و 40 میلی گرم ویتامینC است.
همیشه باید توجه داشته باشیم که خدا نعمتی رو بدون دلیل نیافریده در این مقاله میخواهیم ببینیم خدا چرا ترب را آفریده و ترب چیست و خواص درمانی ترب چیست؟
ترب گیاهی است یک ساله که ارتفاع ساقه آن تا یک متر می رسد. برگهای آن پهن، ناصاف، کرک دارو با بریدگی های نامنظم است. گلهای آن به رنگ سفید، زرد روشن، آبی روشن و بنفش است که درانتهای شاخه ظاهر می شود.
به طور کلی دو نوع ترب وجود دارد :
ترب سیاه که معمولا در پائیز برداشت می شود.
تربچه که به رنگهای مختلف قرمز وصورتی و به صورت های دراز و گرد وجود دارد.
ترکیبات شیمیایی
طعم تند ترب مربوط به ماده ای است به نام سنوول Senovol و رنگ قرمز بنفش آن در اثر وجود ماده ای به نام کلراید Chloribe Malvin است.
خواص داروئی
ترب از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و از زمان های بسیار قدیم برای درمان بسیاری از بیماری ها به کار می رفته است.ترب برای دفع سنگهای صفراوی مفید است. ترب برای درمان نقرس و رماتیسم مفید است. برگ ترب اگر با غذا خورده شود به هضم غذا کمک می کند. آب برگ ترب برای تقویت چشم مفید است. ترب برای درمان یرقان مفید است. تخم ترب درد را تسکین می دهد. در صورت مسمومیت غذایی مقداری تخم ترب را همراه با سکنجبین به بیمار بدهید باعث استفراغ می شود و معده را پاک می کند. برای مداوای زخم های بدن از ترب و عسل ضماد تهیه کرده و روی زخم بگذارید. تخم ترب ادرار آور و قاعده آور است. دم کرده ریشه ترب تقویت کننده بدن است. برای دفع سنگ کیسه صفرا و سرفه های تشنجآور مفید است. رنگ چهره را باز می کند. تخم ترب اشتهاآور است.
ترب از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و از زمانهای بسیار قدیم برای درمان بسیاری از بیماریها بکار می رفته است .
در یک ترب بزرگ حفره ی ایجاد کرده و همچنین در ته آنهم سوراخ ریزی بوجود آورید بطوریکه آّب قطره قطره از آن خارج شود . سپس مقدایر شکر در حفره ریخته و آنرا با آب پر کنید و ترب را در دهانه شیشه یا استکانی قرار دهید که آب آن قطره قطره از سوراخ ریز ته ترب خارج شده و در داخل شیشه یا استکان پر شود . این آب را چند بار در روز بنوشید .
مضرات
اسراف در خوردن ترب موجب دل پیچه شده و برای دندان و گلو مضر است.